؛[مقدمه]؛
اين آهنگ
خطاب به همه اونايی که
بهشون کمک کردم و
به من پشت کردن
پس گوش کن
؛[قسمت اول]؛
این آهنگو میخونم، تا که همه بدونن
من تا ابد میتونم اَ زندگیم بخونم
واسه رپ ایران میمونم مثل پدر
پس شماها واسم هستین مثل پسر
وقتی من رپکن شدم، شما حرکتزن بودین
شما شب و روزتون، فکر من بودین
با واژهها میساختم چه جملهها
تا اینکه گفتین سروش یاد بده، تو به ما
به همهتون یاد دادم یک تا سه
تا همهتون کردین یه فکر واسه
اینکه چطور بتونین منو بدنام کنین
اسامی خودتونو مثل خان کنین
پس بشکنه دستی که نمک نداره
سروش زندهاس، تو ونک تا نذاره
کسی بخواد پایمال کنه حقشو
رو زمین، زیر خاک، میگیره حقشو
؛[همخوان]؛
واو، وقتی منو با میکروفون میبینی
واو، وقتی رپ کردن منو میشنوی
واو، وقتی دارم من شعر مینویسم
واو، از لغات ابریشمم میریسم
واو، وقتی منو با میکروفون میبینی
واو، وقتی رپ کردن منو میشنوی
واو، وقتی دارم من شعر مینویسم
واو، از لغات ابریشمم میریسم
واو، وقتی منو با میکروفون میبینی
واو، وقتی رپ کردن منو میشنوی
واو، وقتی دارم من شعر مینویسم
واو، از لغات ابریشمم میریسم
؛[قسمت دوم]؛
خدا خدا واسه همیشه میمونه
هر آدم عاقل تو دنیا اینو میدونه
کسی نمیتونه بکشدش پایین
شما بودین گفتین وفادار ماییم
پس چی شد؟
کوش اون همه ادعا؟
چی شد وفاداریتون، اون همه قصهها؟
چه هیزم تَری، من به شما فروختم؟
که اینطوری، تو خیانت من سوختم
اما شماها نداشتین چشم اینو
که ببینین میسازم آهنگایی مثِ اینو
پس نفرت تو چشاتون شکل گرفت
تا که نفْس جای عقل، تصمیم به ذکر گرفت
شما فکر میکردین، همهتون مَردین
اما مردونگی رو زیر پاهاتون له کردین
عیسی بخشید یارانشو، پس باید ببخشم
تا که توی، چشمای خدا درخشم
جای دست یاری، میمونه روی شونههاتون
اشکو پاک کردم از رو گونههاتون
اما سوغات چی آوردین برام؟
میدونین لازم به ذکر نیست، والسلام
؛[همخوان]؛
واو، وقتی منو با میکروفون میبینی
واو، وقتی رپ کردن منو میشنوی
واو، وقتی دارم من شعر مینویسم
واو، از لغات ابریشمم میریسم
واو، وقتی منو با میکروفون میبینی
واو، وقتی رپ کردن منو میشنوی
واو، وقتی دارم من شعر مینویسم
واو، از لغات ابریشمم میریسم