؛{قسمت ۱: خشایار اس آر}؛
ساده تر شد آسون گرفتن واسه من
ثانیه
چرا اخم کنم وقتی زندگی راحت
با یه لبخند جاریه؟
پا شدم از صبح میگردم
دنبال کلیدم
گشتم همه ور رو
شاید الان نه ولی یکم دیگه دوستام دوباره میریزن
دم در
؛{همخوان: خشایار اس آر}؛
چون ما با یه نون پنیر
یا گرون ترین
حالمون ردیفه
پس پا بکوب زمین
همه جا آسمون همینه
همه جا آسمون همینه...
؛{قسمت ۲: امیر علی}؛
یه رمان خوب، تماشا غروب
ماراتون گات عصر جمعه
بار اول کراش وقتی که
بالاخره میده دستشو بت
خوندن زیر دوش آب گرم
وفتی بوست میکنه میشه گوشات گرم
پول پیدا کردن تو شلوار قدیمی
حرف زدن با بچه های صمیمی
ترکوندن بابِل رپ
هر روز شدن یه آدم کامل تر
کفشاتو در بیاری و پابرهنه
راه بری رو چمنا با لذت
صبحا پنج دقه بیشتر خوابیدن
زخمو با نیشتر خاریدن
دوباره دیدن یه کارتون
توی مایه های میتی کمون هیجده سالی بعد
روندن توی پاییز تهرون
در و دافا همه شارلیز ترون
راه رفتن بی مقصد
با هم برگشتن دیروقت شب
تو که بارون رو پنجره میزد وقتی من
تنها بودم و دل شیکسته ام
ولی بیخیال اینا غصه چیه؟
این مدلی حداقل حسنش اینه...
؛{همخوان: خشایار اس آر}؛
ما با یه نون پنیر
یا گرون ترین
حالمون ردیفه
پس پا بکوب زمین
همه جا آسمون همینه
همه جا آسمون همینه...
؛{قسمت ۳: سینا مافی}؛
کار میکنم خرجش در میآد
بده بره بابا بده بره بابا
ریلکس آماده ضربه فنی ها
بده بره بابا بده بره بابا
استرس کارا
بده بره بابا بده بره بابا
سنه بره بالا
بده بره بابا بده بره بابا
بده بره بابا هشتگ کول
بگرد هست چون گشتم بود
بگیر نوک کفشتو برو
دور دنیا تو هشتصد روز
شهر به شهر بای بای پشت سرم
رد میشم با وایب های مثبتم
هر جا بودم آسمون همین بود
شک بی شک بارها بهش زل زدم
میخواد شام استیک باشه
با دوتا پیک تو استکانت
یا میخواد شب گشنه بخوابی
همه ش فقط بستگی به اون ذهنت داره
باید فکرت باز باشه
بگی راه داره راستی
پررو بری صاف سر چار راهه وایسی
بگی چیه زندگی؟ این منم
بیا با هم تیم بشیم
با تو دنیا رو جیم زدم...
؛{قسمت ۴: سینا ساعی}؛
همه جا آسمون همینه
ما آدماییم كه خراب كردیم
اما تو یه مثال نقضى كه
قبل اون زندگیم نداشت تعریف
نه كه فكر كنى مونده یه جنس مخالفم
نه
حس تو داره فرق
تو یه طعم جدیدى كه معنى میدى به ذهن مبارزم
حتى وقتى كه طوفان اومد رفت
كنار تو شوتام تو حلقه ست
حتى وقتى كه روزام روزمره ست
كنار تو تو رامون خنده ست
تو سختیم میگذرونیم اموراتو
من ساعتمو میفروشم تو موهاتو
مطمئن میشناسیم همو كامل
نه من پوارو، نه تو مارپل
جمع و جور كن بریم واسه جشن و سور
دل بخواهى نه از زور
همه جا آسمون همینه تهش تو گور
زیرش هى خاطره میسازیم و بعد مرور
از بیداریم تا خواب ترین خوابم
همه كارى میكنی كه شادترین باشم
با تو اسمونم زمین بیاد همینه بابا
گفتم دوستم دارى داد زدى دارم
؛{همخوان: خشایار اس آر}؛
با یه نون پنیر
یا گرون ترین
حالمون ردیفه
پس پا بکوب زمین
همه جا آسمون همینه
همه جا آسمون همینه...