Bahram
Rahe Man
؛[مقدمه]؛
اینجا راه منه
آره
راه منه
پس خوب گوش کن
گوشاتو واز کن
تا بهت نشون بدم راه من چجوری بود
خیلی سخت
آره باید بهت بگم
چون هیچی نمی‌دونی
گوشاتو واز کن
راه من با راه تو خیلی فرق می‌کنه
از زمین تا آسمون
ولی ما اومدیم اینجا
جایی رسیدیم که دست هیچ‌کس بهمون نمی‌رسه
دیگه هیچ‌کس نمی‌تونه جلومونو بگیره

؛[قسمت اول]؛
خیلی مونده تا تو ببری راه به راز من
خیلی مشکله می‌دونی آخه راه درازه مَرد
راه اول‌ش سخته و آشخوری داره
ماها شکار کردیم شما لاشخورید آره
البته جوایزه‌ش ارزنده‌ست از قبیل مرگ
که باعث شده به خاطرش من مثنوی بگم
خداوند آفرید هرکیو واسه‌ی کاری
خیلی گنده بشی آخرش محافظ مایی
اون کوهی که رو قلّه شی من ساختمش
چیزی نیست که ناراحت بشم من از باختنش
بهتره لُنگ بندازی فاز بدی یک سره
هر وقت پاشدی سریع تو باز بشین بهتره
نوبت تو می‌دونی نیست و تاس با من میچرخه
رسم دل‌نوشت تو ۲۴ ساعت باعث شده کلمات نرن از نظرم
پس اگه بمیرم تو این راه در عوض اثرم هست
؛[همخوان]؛
اینجا راه من ثبت شده اسمم
این راهو ساختم واسه گفتن قصه‌م
بدون سختی‌هاشم هست پُره لذت
منم ته راه وایسادم
اینجا راه من ثبت شده اسمم
این راهو ساختم واسه گفتن قصه‌م
بدون سختی‌هاشم هست پُره لذت
پس تو هم بخون باز با من

؛[قسمت دوم]؛
من راه میرم قدرتم پا به پامه
که می‌کشم پایین رئیس جمهور و با یه نامه
بگو راهی توشی حضورش مدیون کیه؟
حل مشکلات راه لزومش مردونگیه
ولی مَردی نیست به چیزی که تو شرتته بچه
برو از شب تا صبح باهاش پُز بده نشئه
تو مَستی
نمی‌دونی که چه نعمتی توی دستته
شهرت به چه قیمتی؛ دیگه بسّته
مُردن به چه ذلتی
بود و هستته غربت پی لذتی
پس نمی‌دونی
آخ نمی‌دونی هیچی تو از زندگی
من می‌دونم کشیدم هر چی هست بهم بگین
حاجی پس تشنه‌ایم
که بخونیم که چیزی نیست از دستش بدیم
همینه که قبلا گفتم حرفو تو یه جمله
بهرام زنده‌ست چون در آسمون قفله
؛[همخوان]؛
اینجا راه من ثبت شده اسمم
این راهو ساختم واسه گفتن قصه‌م
بدون سختی‌هاشم هست پُره لذت
منم ته راه وایسادم
اینجا راه من ثبت شده اسمم
این راهو ساختم واسه گفتن قصه‌م
بدون سختی‌هاشم هست پُره لذت
پس تو هم بخون باز با من

؛[قسمت سوم]؛
خیلیا اومدن جلومو گفتن فرشتن
ولی اسمم روی سنگ قبرم نوشتن
خیلیا اومدن و گفتن که برادر منن
ولی دیدم که خنجر به دست برابر منن
تا وقتی وزیر داری با سرباز کیش نده
قافیه می‌دونم زیاده، حرفام بیش‌تره
پس می‌مونم و می‌خونم تا دردم درمون شه
رپو می‌ذارم کنار هروقت حرفم تموم شه
آخه رپ که نیست واسه شما بچه‌های خوب
توش فقط سختی می‌بینی با لکه‌های خون
بگو توی مخ پوکت هست هدف چه چیزی
اینجا راهه منه سخته باید عرق بریزی
دستام واسه جر دادن دشنه بازه
بدون رپ پسر خوب واسه یه قشر خاصه
آره خواب رپ شیرینه ولی توی خواب بمون
اگه خیلی عاشقی دادا برو پاپ بخون
؛[همخوان]؛
اینجا راه من ثبت شده اسمم
این راهو ساختم واسه گفتن قصه‌م
بدون سختی‌هاشم هست پُره لذت
منم ته راه وایسادم
اینجا راه من ثبت شده اسمم
این راهو ساختم واسه گفتن قصه‌م
بدون سختی‌هاشم هست پُره لذت
پس تو هم بخون باز با من