؛{همخوان: بهزادلیتو}؛
چت و مست میشیم میمونیم تا شیش صبح آه
چت و مست میشیم میمونیم تا شیش صبح آه
چت و مست میشیم میمونیم تا شیش صبح آه
چت و مست میشیم میمونیم تا شیش صبح آه

؛{قسمت اول: بهزادلیتو}؛
چی بگم وقتی میگی کل کل دِمُده نیست
اگه بخوام مینویسم برات یه ربعه دیس
بپا تو حرفاتو، نکنی یه موقع ریسک
تا با بقیه چاقالا نخوری یه بُر ریز
من یه کسخل محض
ندارم فسفر مغز
هستم رو پوستر و عکس
عکسم رو جزوه و درس
چون رو بیت من و جی دالیم
ماها همه چی داریم
از تل و ریتالین
بگی تو بحث و ویتامین
اگه گفت بهم میخوره من حالم از کی؟
از توئه چاقال که فکر کردی خیلی بانمکی
دیدم شدی لات الکی
چرا تو کدری دایی؟
انگاری بدهی داری
تخما رو رله میکاری
دور تا دور جیغ میزنن اولدترافورد
دوتا قرص با وودکا خورد
گلا رل ، پودرا لای دلارو
بد نابیم دایی بدونه شکــــــ
شاید از کدری دربیای با یدونه چکــــــ
...چون ما
؛{همخوان: بهزادلیتو}؛
چت و مست میشیم میمونیم تا شیش صبح آه
چت و مست میشیم میمونیم تا شیش صبح آه
چت و مست میشیم میمونیم تا شیش صبح آه
چت و مست میشیم میمونیم تا شیش صبح آه

؛{قسمت دوم: جیدال}؛
در گرنسه بازه
خطه بعد حاضر
ساعت چهار صبح حس میکنم ده شبه تازه
دافت جوینت زده نه ، میگه گشنمه من
الان یه ربعه که رو گردنم کره کرده آخه
ببین موده منم آروم اینا صورتاشون فرشتست و
غول بدناشون میشه دوز من رد دور سرم
میچرخه دنیا میگم کس ننش
اینجا همه اینفنتی شدن
لیوانم خالی شه پر میشه یکی فوراً
نه نه نزدیکم نیا
اینا ردّین رد میدن شرّ میشن برات
کل شهر میگن الان
درشتاشون دنبالمن نیست من کیرم برام
نداره فرقی اصلاً
تو توی دور دوری چاقال ولی دور دوره مائه
چون که اونی که تو دیوونشی کسخل مائه
میگه « جی دال » کوش؟ میگن گم شده آخه
شب پرواز کرد تا خوده صبح کُره ماهه
؛{همخوان: بهزادلیتو}؛
چت و مست میشیم میمونیم تا شیش صبح آه
چت و مست میشیم میمونیم تا شیش صبح آه
چت و مست میشیم میمونیم تا شیش صبح آه
چت و مست میشیم میمونیم تا شیش صبح آه

؛{قسمت سوم: پایا}؛
یکـــــ دورتند تندرفت
اون تو مخ و برگشت یه برگ اسید
یه گل رل کن و بعد حشیش
هشت هفت شیش
پنچ چهار سه دو یکـــــــ صفر نه
همش ماله منه نمیخوام کیکو نصف نصف
شعرامون نصف حفظین
نصف حرص میخورین
براتون استرسیم
بفرست دیس
اسم حسی که داریهست حسادت
باز کنی بهش عادت
نکنی چشات در
میاد چون میشه کسادتر یه سال بعد
بازارت چون رازدارت یه رازداره
که اون ماییم که شبایی که
تنهایی اون اینجا پیشم داستانه
زیرم خواب تابه
احساس رضایت تزا یخ
زدن انگار دنبال جسم یه سایست
انگار پس ستارم که مادم
به حال گاس ماس از بس که داغم به عالم
گفتم من، همه چی میکشم به جز خجالت
تو به جا حبس سه کام حبس
بیتو بهزاد زد تهران لش
نمیدم ادامش